اهمیت Gusztáv Sebes

بهترین مدرسه فوتبال در مشهد

اهمیت Gusztáv Sebes را نمی توان دست کم گرفت. تاکتیکهای او - به ویژه مفهوم یک مرکز دروغ گفتن عمیق - انقلابی در بازی ایجاد کرد که اکثر طرفهای باشگاهی و بین المللی در 20 سال گذشته ترکیب WM را بازی کرده بودند. معرفی و موفقیت در شکل گیری 3–2–3–2 مجارستان ، سایر مدیران و کشورها را به آزمایش سوق داد ، در نهایت 3–2–3–2 به تشکیل 4–2–4 تبدیل شدند.

ایده Sebes در استفاده از یک بازیکن اصلی که فقط از تعداد کمی از باشگاه ها گرفته شده ، ایده جدیدی بود که برای موفقیت تیم حیاتی بود. بیشتر تیم های ملی بر اساس مفهوم انتخاب بهترین بازیکنان انتخاب شدند نه بهترین تیم. انگلیس کمیته انتخابی داشت که تیم را برای هر بازی انتخاب می کرد ، بدون اینکه احساس تداوم داشته باشد یا احساس کمی داشته باشد. Sebes با استفاده از بازیکنانی که در سطح باشگاهی با نقاط قوت یکدیگر آشنا بودند ، حس تداوم در سطح ملی را به وجود آورد - چیزی که هیچ ملت دیگری در آن زمان نداشت. اتحاد جماهیر شوروی این رویکرد را در سراسر دهه 1960 با موفقیت در سطح اروپا اتخاذ کرد. انگلیس در جام جهانی 1966 با یک بازیکن اصلی از یک باشگاه ، وستهام یونایتد ، قهرمان جام جهانی شد. Sebes همچنین از بازیکنان خود خواستار آموزش دقیق و استانداردهای آمادگی جسمانی ، و همچنین آگاهی از تاکتیک خوب بود - باز هم ، اینها مناطقی بود که بسیاری از ملی پوشان از آن زمان غافل بودند. در نتیجه ، طرف مجارستانی توانست از مخالفت خود پیشی بگیرد ، پیشی بگیرد و از آن سبقت بگیرد.

شاید انقلابی ترین ایده او این بود که هر بازیکن باید بتواند در همه پست ها بازی کند. پیش از این ، به هر بازیکن در یک تیم موقعیت یا نقش خاصی اختصاص داده می شد که معمولاً یک بازیکن حریف خاص را مشخص می کرد. تاکتیک مجارستانی بازیکنان که به طور مداوم نقش و موقعیت خود را تغییر می دهند ، به موفقیت تیم کمک زیادی می کند - با این حال ، این فقط با استفاده از یک بازیکن اصلی با استعداد که عادت به بازی در یک دوره باشگاهی و ملی داشتند از زمان نزدیک به 20 سال می گذرد که تیم ملی هلند در دهه 1970 از همین رویکرد با مفهوم خود در مورد فوتبال کل استفاده می کرد.